گفتوگویی با فرشته نجاتِ تازهداماد فوتبالیست
گفتوگویی با فرشته نجاتِ تازهداماد فوتبالیست به گزارش ایسنا، چند روز پیش در جریان دیدار تیمهای فولادنوین و گناوه در رقابتهای لیگ دسته ۲ فوتبال کشور اتفاق دلخراشی برای گلر تیم گناوه رخ داد. اتفاقی که باعث شد تازه داماد تیم گناوه کاملا بیهوش شود اما در همان حین پزشکیار باتجربه باشگاه فولاد، در نقش
گفتوگویی با فرشته نجاتِ تازهداماد فوتبالیست
به گزارش ایسنا، چند روز پیش در جریان دیدار تیمهای فولادنوین و گناوه در رقابتهای لیگ دسته ۲ فوتبال کشور اتفاق دلخراشی برای گلر تیم گناوه رخ داد. اتفاقی که باعث شد تازه داماد تیم گناوه کاملا بیهوش شود اما در همان حین پزشکیار باتجربه باشگاه فولاد، در نقش یک فرشته نجات ظاهر شد و با اقداماتی که انجام داد، این گلر بههوش آمد تا بتواند بار دیگر هم طعم زندگی را بچشد و هم از دروازه تیمش در ادامه لیگ محافظت کند. در این خصوص با منصور جباری پزشکیار فولادنوین گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید.
"۳۰ سال است که پزشکیار هستم و اکنون همراه با تیم فولادنوین در لیگ دو کشور فعالیت دارم. چنین اتفاقات دلخراش و ناراحتکننده در فوتبال نادر است و من برای دومین بار بود که با چنین صحنهای رو بهرو شدم و اقدام به کمک کردم. بار اول، ۲۵ سال پیش بود و این بار چند روز پیش در دیدار فولاد نوین و گناوه در لیگ دسته دو کشور با چنین صحنهای مواجه شدم.
واقعا دیدن چنین صحنههایی دردناک و تلخ است؛ بازیکن فولادنوین حدودا دقیقه ۷۰ صاحب یک ضربه پشت محوطه شد که وقتی ضربه را زد، گلر حریف در واکنشی خوب، توپ را دفع کرد اما به یکباره صدایی وحشتناک شنیدیم و متوجه شدیم که جاسم الهایی گلر گناوه با سر به تیرک برخورد کرده است.
حال او بسیار بد شده بود و وقتی برای کمک بالای سر او رسیدم، کاملا بیهوش بود. آن لحظه به تنها چیزی که فکر میکردم احیای او بود. شروع به دادن تنفس به این بازیکن کردم و بعد از تنفس دوم در گوشش گفتم، جاسم اگر صدای من را میشنوی انگشتم را فشار بده که دیدم شروع به چنگ زدن به دستم کرد که تنفس سوم را هم به او دادم و به هوش آمد و چشمهایش را باز کرد. خیلی گیج بود که فقط آرام در گوشش گفتم، جاسم نترس چیزی نشده است. البته سر او شکافته بود و فقط سرش را پانسمان کردم و برای بقیه مراحل درمان به بیمارستان منتقل شد.
واقعا لحظهای که جاسم به هوش آمد برای من بسیار خوشایند بود. جاسم تازه داماد بود و وقتی به شهرش رفت با من تماس گرفت و گفت، فرشته نجات، من که از آن لحظه چیزی را به خاطر ندارم و همتیمیهایم برایم تعریف کردند. فقط شمارهات را پیدا کردم که از شما بابت نجاتم تشکر کنم."
انتهای پیام
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰