کدام استاندار خوزستان در مقابل بحران ها موفق عمل نمود؟شریعتی؟یا سلیمانی دشتکی؟

  بعضی از ما رسانه های خوزستان مرتبا به دنبال یافتن مقصر در بحران ها در دیگر مشاغل بخصوص در میان مدیران ارشد استان می گردیم اما آیا خود به وظایف خود که انتشار دقیق و صحیح حقایق بدون جانبداری های معمول است پرداخته ایم!؟ آیا سهم کسانی که با تخریب مغرضانه ی مدیران سابق

کد خبر : 403
تاریخ انتشار : دوشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۰ - ۹:۲۷
کدام استاندار خوزستان در مقابل بحران ها موفق عمل نمود؟شریعتی؟یا سلیمانی دشتکی؟

 

بعضی از ما رسانه های خوزستان مرتبا به دنبال یافتن مقصر در بحران ها در دیگر مشاغل بخصوص در میان مدیران ارشد استان می گردیم اما آیا خود به وظایف خود که انتشار دقیق و صحیح حقایق بدون جانبداری های معمول است پرداخته ایم!؟
آیا سهم کسانی که با تخریب مغرضانه ی مدیران سابق قصد دلبری های سودجویانه از مدیران فعلی استان را دارند در این سهل انگاری ها و کم کاری ها و حتی ندانم کاری های بحرانزای فعلی از مدیران کمتر است؟
گاه خوب‌تر آنست که ابتدا سوزنی به خود و بعد جوالدوزی به همسایه بزنیم.

وقتی قاسم سلیمانی دشتکی در ٢۶ بهمن ١٣٩٩ در آیین تکریم و معارفه استاندار خوزستان که در سالن اجتماعات امام رضا (ع) شهرک نفت اهواز برگزار شد اظهارداشت: پایگاه‌های مردمی از ظرفیت‌های بسیار خوبی در استان خوزستان برخوردار هستند و باید با کمک آنها نسبت به رفع مشکلات مختلف موجود استفاده کرد و تاکیدکرد: پروتکل‌های امنیتی باید به پروتکل‌های فرهنگی و اجتماعی تبدیل شوند و همواره استفاده از ظرفیت‌های مردمی به‌منظور کاهش مشکلات ضروری است
همگان به این گمان رسیدند که سلیمانی دشتکی از لحاظ سنی باتجربه تر از شریعتی استاندار قبلی؛آمده تا حرفی نو بزند و طرحی نو دراندازد اما امروز که حدودا ۶ ماه از آمدن او می گذرد متاسفانه شاهد تبدیل ساده ترین پروتکل اجتماعی یعنی کشاورزی به پروتکلی امنیتی آن هم در سطح امنیت ملی هستیم!!!
و این نشان از مهندسی معکوس! سخنان استاندار فعلی خوزستان در روز معارفه و در مقابله با بحران و نیز بی اطلاعی ایشان از روند اتفاقات حادث در استان دارد.
این روزها و با مبدل شدن بحران آب به عنوان مهمترین چالش خوزستان و حتی کشور و اینکه کشاورزان و مردم خوزستان مستاصل و گاه خشمگین از بحران بوجود آمده انتقاداتی را به وضع موجود نموده اند لذا با نقبی مستدل و مستند به نزدیک به ۶ سال گذشته و آنچه بر مدیریت کلان استان در این سالها حادث گردیده و با رعایت اصل بی طرفی سعی نموده ام تا با ارائه ی آمار و ارقام؛ مخاطبان فهیم و پیگیر هم استانی را در جریان آنچه حقیقت وجودی موضوعات رخ داده بوده است قرار دهم.

دوران استانداری دکتر غلامرضاشریعتی در استان خوزستان دورانی پرفراز و نشیب بود که دو بحران آبی پر تنش را پشت سر گذاشت “یکی خشکسالی و دیگری سیل”
اما یک سوال مهم؟
مردم خوزستان غلامرضا شریعتی را به کدام یک از دو بحران می شناسند؟
بی گمان به “بحران سیل”و خاطراتی که از آن دوران سخت و طاقت فرسا برجای ماند
و چرا از دوران استانداری شریعتی کسی بحران خشکسالی را به یاد ندارد؟!
برای پاسخ به این سوال بهتر است به آمار و ارقام دقیق توجه و مراجعه کنیم
واژه ی سال آبی به میزان آورده ی رودخانه ها از ابتدای پاییز تا پاییز سال بعد اطلاق می شود.
و در سال آبی١٣٩۶ یعنی دقیقا از پاییز این سال تا پاییز ١٣٩٧ خوزستان دچار بی سابقه ترین خشکسالی طَی ۶٠ سال گذشته شد؛در یک سال آبی نرمال در خوزستان معمولا آورده ی آب رودخانه های این استان بین٢٧ تا ٢٨ میلیارد متر مکعب است و در سال آبی ٩۶ تا ٩٧ سهم آورده ی رودخانه های خوزستان تنها بین ١١تا١٢ میلیارد متر مکعب بود و این یعنی چیزی حدود سه تا چهار میلیارد متر مکعب هم کمتر از حجم آب در بحران فعلی خوزستان!!در همان سال به گواه آمار استاندار شریعتی با برگزاری حداکثر ده روز یکبار جلسات مدیریت بحران با حضور فرماندهان سپاه؛فرماندهان نیرویی انتظامی؛دادستان ها؛فرمانداران؛بخشداران و تمام مسئولین ذیربط و نیز استفاده از خرد جمعی توانست بدون کمترین حاشیه و بحران موضوع خشکسالی وحشتناک آن سال را اداره کند،مردمی بودن و برگزاری بیشترین جلسات حضوری با کشاورزان؛انجمن ها و مردم منطقه و تعامل و گفتگوی مستقیم استاندار شریعتی با آنها باعث آگاهی و اطلاع مردم بویژه کشاورزان از وضع خطرناک موجود شد بطوری که با همکاری خود کشاورزان شریف خوزستانی میزان سطح کاشت برنج در آن سال از ۶٧ هزار هکتار به ۴٧ هزار هکتار رسید،اما دقیقا در سال آبی بعد یعنی دقیقا از مهرماه ٩٧ تا مهر ٩٨ استان دچار تَر سالی و این بار بحران سیل شد و در این سال آبی و با توجه به بارش های فراوان سهم آورده ی رودخانه ها به ۵٢میلیارد و پانصد میلیون متر مکعب رسید یعنی چیزی حدود دو برابر سهم نرمال آب رودخانه ها در خوزستان و سیلی بنیان کن و خانمان برانداز جاری شد و با وقوع این رخداد کاملا طبیعی و پیش بینی نشده چه خرده های مغرضانه که بر استاندار خوزستان نگرفتند اما او توانست بحران سیل را که دیدیم حتی در بحران اخیر سیل در اروپا نیز ده ها کشته برجای گذاشت و در هفته های قبل در کشورمان نیز متاسفانه چندین کشته داشت بدون حتی یک نَفَر تلفات جانی و کشته پشت سر بگذارد
یادمان نرود که در نامه ی منتشره از سوی سازمان آب و برق خوزستان در همان تاریخ رسما اعلام شده بود که شهرهای سوسنگرد؛بستان؛هویزه؛حمیدیه و رفیع باید تخلیه شوند و قطعا تمام آنها را سیل فرا خواهد گرفت اما با تدابیر غلامرضا شریعتی در سخت ترین روزها این شهرها نه تنها تخلیه نشدند بلکه با مشکلات جدی هم روبرو نشدند.
حضور میدانی و شبانه روزی استاندار شریعتی در میان مردم سیل زده حتی در روستاها و ایجاد فضای همدلی که بین مدیران استان و دستگاههای دولتی با مردم ایجاد شده بود باعث شده بود که همه برای مبارزه با بحران سیل بسیج شوند و عزم جدی استاندار خوزستان عاقبت پشت بحران سیل را نیز با کمترین تلفات نسبت به وسعت فاجعه به خاک رسانید و او از این بحران نیز سربلند بیرون آمد،هنر استاندار شریعتی تبدیل تهدید و بحران به فرصت بود و نمونه ی بارز آن در اوج بحران ریزگردها و حضور رییس جمهور روحانی در خوزستان بود که استاندار با توضیح بحران فزاینده ای که در آبادان و خرمشهر به علت بی آبی در جریان بود توانست بودجه ی هزار میلیارد تومانی به جهت آبرسانی به شهرهای آبادان و خرمشهر بگیرد و دقیقا ظرف مدت یکسال کار شبانه روزی و بغرنج توانست طی پروژه ای ضربتی آب را از منطقه ی ام الدبس در دشت آزادگان به طول ٩٧ کیلومتر به خرمشهر برساند این پروژه ی شاهکار آبرسانی که با پروژه ی انتقال آب به طول ٩٧ کیلومتر و قطر لوله های انتقال ٢متر و با اعتبار هزار میلیارد تومانی که از رییس جمهور اخذ گردیده بود صورت گرفت از بحرانی جدی و چالشی امنیتی و خطرناک جلوگیری نمود ضمن اینکه رضایت مردم منطقه و خانواده های مظلوم خوزستانی در خرمشهر و آبادان را به همراه داشت اما در مقابل استاندار سلیمانی دشتکی که ظاهرا اعتقادی به مشورت پذیری و مدیریت مبتنی بر دانش و تجربه ندارد با بی اطلاعی کامل از اوضاع استان در مصاحبه های تلویزیونی و نیز با عدم ارتباط با مردم در مدت حضور و نیز نزدیکی زمان بازنشستگی ایشان نشان داد انگیزه های لازم برای ادامه ی استانداری تا تحویل دولت و‌کنترل اوضاع فعلی را ندارد،البته منتقدان قاسم سلیمانی دشتکی مدیریت او را به “پژو آردی”تشبیه می کنند که بدنه ی بیرونی آن یک پژوی شیک و استاندار با تجربه و کارکشته می نماید و درون ‌آن یک موتور ۲۹ ساله ی ناکارآمد پیکان قرار دارد!
که با رسیدن به اولین چالش ها و سربالایی های مدیریتی جوش آورده و یاتاقان زده است…
شاید اگر استاندار فعلی در همان اوایل اعتراضات ساده ی کشاورزان به میان مردم خونگرم؛زحمتکش و شریف خوزستان می آمد و همانطور که در معارفه ی خود قول داده بود با آنها صادقانه ابراز همدردی و از وضع موجود و مشکلات آب سخن می گفت هرگز این اعتراضات صنفی و اجتماعی به چالشی بزرگ و معضلی امنیتی تبدیل نمی شد
عدم حضور استاندار خوزستان حتی در میان تجمع کنندگان درب استانداری به بی محلی تعبیر و باعث افزایش خشم معترضان گردید و موضوعی ساده را به بحران کشانید تا مردم خوزستان قدر غلامرضا شریعتی را بهتر بدانند و فراموش نکنند مردی در استان پر مشکل خوزستان استاندار بود که همواره در میان مردم حضور داشت و با صبر و ‌متانتی مثال زدنی پذیرای گلایه ها و درددل های آنها بود.
سلیمانی دشتکی در مدت حضور نشان داد طرح و برنامه ای حتی کوتاه مدت برای پیشبرد استان ندارد و جز پرتره ی سایه ی یک استاندار بی حوصله؛خسته و کسالت بار حرفی برای گفتن ندارد و مانند تیم های بی انگیزه ی حذف شده در جام جهانی بیشتر مشغول وقت کشی برای رفتن به تعطیلات بازنشستگی است تا مدیریت بر استانی به بزرگی خوزستان…

۵مرداد۱۴۰۰/بابک طهماسبی

 

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.